موسسه حقوقی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پرستار بچه» ثبت شده است

با بچه های ODD چگونه رفتار کنیم؟

در صورتی که در یک کلینیک روان شناسی کودک و نوجوان فعالیت می کنید حتما بارها دیده اید والدین مراجعه کننده معمولا صحبتشان را این طور شروع می کنند: بچه های این دوره و زمانه بد شده اند حوصله نوجوانان امروزی را نداریم، زمانی که ما بچه بودیم... و یا حتی پدران و مادرانی که خسته از بحث های بی پایان با کودک یا نوجوان، به دنبال راه حلی برای کنترل وضع نابسامان ارتباطی خود و فرزندانشان هستند.

فرزندانی که با کوچک ترین تلنگری از کوره در می روند و بحث می کنند، از درخواست های بزرگ تر سرپیچی می کنند و از همه بدتر برای اشتباهات خود دیگران را سرزنش می کنند و گفت و گو را با ناسزا تمام می کنند. حقیقت این است که دفاع از خواسته های خود و مقابله با خواسته های دیگران برای رشد طبیعی اهمیت اساسی دارد و همین رفتار مقابله ای در دو برهه از رشد در سنین 18 تا 24 ماهگی و دیگری ابتدای نوجوانی، برای برقراری خودمختاری و ایجاد هویت ضروری است و بیانگر تلاش برای کسب استقلال است

در صورتی که شدت این نوع رفتارها بیشتر از حد باشد و موجب نارضایتی دائمی بزرگ ترها و تخریب عملکرد کودک شود، اختلال O.D.D محسوب می شود. از والدین انتظار می رود که به جای انکار مشکل و سرپوش گذاشتن بر آن، در همان دوران کودکی این اختلال را از یک لجبازی ساده و طبیعی افتراق دهند تا از تبدیل شدن آن به مشکلات پیچیده تر و بروز حوادث غیرقابل جبران مانند اعتیاد و... جلوگیری شود.

اختلال O.D.D چیست و در چه مواقعی باید به این اختلال شک کنیم؟

O.D.D   به معنای اختلال دفاعی مقابله ای است و والدین کودک یا نوجوانی که اغلب خشمگین و تحریک پذیر است برای هرچیزی جر و بحث راه می اندازد، رفتار کینه توزانه و انتقام جویانه دارد، بیش از حد زودرنج و حساس است فعالانه و عمدا از انجام درخواست های والدین سر باز می زند، باعث ناراحتی آنها می شود، در اشتباه ها و مشکلات خود دیگران را مقصر می داند و آنها را سرزنش می کند، باید به این اختلال شک کنند زیرا این رفتارهای مقابله جویانه معمولا در برابر افراد بزرگسالی رخ می دهد که کودک یا نوجوان با آنها آشناست؛ مانند والدین و در مواردی نیز معلمان و اولیای مدرسه.

 

گاهی هم این رفتارها فقط با والدین دیده می شود و در دیگر موقعیت ها رفتار کودک یا نوجوان کاملا موجه است، بنابراین ممکن است این کودکان در هنگام معاینه بالینی نشانه های اندکی بروز دهند یا اصلا علامتی نشان ندهند پس دقت والدین و آگاهی آنها در تشخیص اهمیت بالایی دارد. 

  چرا برخی از کودکان دچار این اختلال می شوند؟

معمولا اولین سوالی که والدین از خود می پرسند این است که از میان این همه کودک، چرا فرزند من دچار اختلال نافرمانی مقابله ای است؟ واقعیت این است که شواهد کمی مبنی بر ارثی بودن اختلال ODD وجود دارد و نتایج اغلب مطالعات نقش محیط را در ایجاد این اختلال نشان می دهند؛ مثلا تعارض های زناشویی والدین؛ یعنی دستورهای متناقض والدینی که در شیوه تربیت فرزند و قانونگذاری ها به تفاهم نرسیده اند، والدینی که فرزندان خود را قبول ندارند، آنها را تایید نمی کنند، به آنها محبت نمی کنند، درکشان نمی کنند و مسائل را برایشان توضیح نمی دهند و بدون هیچ توضیحی آنها را تنبیه می کنند، در بروز  مشکل ODD نقش اساسی دارد.

اگر به داد کودک ODD نرسیم چه آینده ای در انتظار اوست؟

با وجود هوش کافی، این کودکان به دلیل نداشتن مشارکت، مقاومت در مقابل توقع دیگران و اصرار بر حل مشکلات بدون کمک اطرافیان، معمولا منزوی می شوند، در مدرسه پیشرفتی ندارد و حتی امکان مردود شدن را هم دارند. آنها از روابط انسانی لذت نمی برند و رفتارشان در عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی آنها طوری اختلال ایجاد می کند که احترام معلم ها و دوستان خود را از دست می دهند. این شکست ها باعث می شود که احساس بی کفایتی و افسردگی کنند. مشکلات ثانوی که ممکن است با آن مواجه شوند هم عبارتند از: پایین بودن اعتماد به نفس، خلق ا فسرده و در نوجوانان گاهی گرایش به سوء مصرف الکل و موارد روانگردان.

برای کنترل این اختلال باید چه کار کرد؟

همانطور که گفته شد این اختلال ها نه تنها کودک و خانواده او را در زمان حال درگیر می کند، بلکه آینده ناخوشایندی را برای او و اطرافیانش رقم می زند. متاسفانه بیشتر والدین، پس از مدتی کشمکش نافرجام، خسته و مستاصل می شوند و به اصطلاح برای آرام کردن اوضاع نابسامان و قشقرق ها و جیغ و فریادها، کوتاه می آیند، غافل از اینکه این کوتاه آمدن در برابر رفتار آزاردهنده کودک، مانند تقویت کننده مثبت عمل می کند و عامل مهمی برای ادامه رفتارهای کودک می شود.

با بچه های ODD چه کار کنیم؟

در طول سالیان متمادی، روش های درمانی متنوعی برای مواجهه با مشکلات رفتاری شناختی و هیجانی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای به کار گرفته شده است. که قسمتی از آنها بر مداخلات فردی و قسمتی دیگر بر مداخلات خانوادگی متمرکز شده اند، به نحوی که برنامه های آموزشی والدین برای کمک به مدیریت رفتار فرزندانشان، روان درمانی فردی برای مدیریت خشم، خانواده درمانی برای بهبود ارتباط، آموزش مهارت های اجتماعی برای افزایش انعطاف پذیری و تحمل ناکامی در بین همسالان و درمان شناختی- رفتاری برای آموزش حل مساله و کاهش منفی گرایی است که در اینجا به یکی از آنها که به قرارداد همبستگی موسوم است، اشاره می کنیم.

 قرارداد همبستگی یعنی تنظیم قرارداد رفتاری روزانه برای مشخص کردن انتظارهای رفتاری، جوایز و تنبیه ها برای رفتارهای کودک. در این روش کودک هر روز به ازای هر رفتار مثبت، پاداش و برای رفتار منفی، تنبیهی ملایم خواهدداشت. انجام این قرارداد شامل چهار مرحله است که عبارتند از:

مرحله اول، مشخص کردن انتظارهای رفتاری: به این معنا که در این مرحله والدین و پرستار کودک باید انتظار خود را واضح و شفاف مشخص کنند، به طوری که برای او کاملا مشخص باشد که چه انتظاری از او می رود و باید چه رفتاری داشته باشد تا در ازای آن پاداش دریافت کند. باید مطمئن شد که کودک کاملا متوجه انتظارها شده است. رفتارهای هدف ممکن است شامل رفتارهای نامطلوب که لازم است حذف شوند یا رفتارهای مطلوب که قرار است بیشتر باشد.

بعنوان مثال در صورتی که والدین بگویند: «هرچیزی که می گویم باید گوش کنی» بسیار مبهم و کلی است. باید جمله به این صورت بیان شود: «من از تو می خواهم که فقط با یک بار درخواست تکالیفت را انجام دهی.» این جمله مشخص تر از درخواست قبلی است. نکته مهم این است که سطح توقعات والدین نباید بیش از توان کودک باشد. نباید فراموش شود که هدف، شکل دهی رفتار مطلوب است پس نباید از ابتدا از کودک بیش از توان او انتظار داشت.

مرحله دوم، تعیین اینکه چگونه رفتارهای هدف اندازه گیری خواهد شد: والدین یا درمانگر باید قادر به ثابت کردن وقوع یا عدم وقوع رفتارهای هدف باشند.

 

مرحله سوم، تعیین زمانی که رفتار باید اجرا شود: هر قرارداد باید چارچوب زمانی داشته باشد تا در زمان لازم رفتار انجام شود.

مرحله چهارم، مشخص کردن امتیازهای به دست آوردنی یا از دست دادنی متناسب با رفتار کودک: این مرحله شامل ساختن فهرست پاداش است. باید از خود کودک پرسیده شود که می خواهد چه پاداشی بگیرد و چه انتظارهایی از والدین دارد. امیتازهایی که کودک می تواند به دست آورد یا امکان دارد از دست بدهد هم باید مشخص شود. ایده اصلی این است که کارهای کوچک امتیازهای کوچک و کارهای بزرگ امتیازهای بزرگ داشته باشد.

پرستار بچه

منبع: موسسه پرستاری ضربان

راهکارهایی برای تشویق بچه به لباس پوشیدن

موقع پوشاندن لباس برای بچه او را در این کار شرکت دهید تا کودک شما جبر، عجله و فشار را احساس نکند.

توصیه هایی برای لباس پوشیدن بچه

از دید کودکان درآوردن لباس و پوشیدن آن کارخوشایندی نیست و البته نباید هم باشد، بعنوان مثال، وقتی که می خواهید لباس اش را بپوشانید. اول، همه جا تاریک می شود و دیگر هیچ چیز را نمی بیند، چون پیراهن روی سر اوست، بعدش هم به احتمال زیاد، یقه لباس و چانه و صورت او اذیت می شود تا بالاخره از شر پوشیدن پیراهن خلاص شود. وقتی می خواهید شلوار بچه را از پای اش درآورید، او باید تعادل اش را روی یک پا حفظ کند و این برای او راحت نیست.

پس به او حق بدهید که از این کار خوش اش نیاید، به خصوص، در صورتی که عجله داشته باشید، آنوقت تمام این اتفاقات ناخوشایندتر هم می شود، بعنوان مثال امکان دارد هنگام بالا کشیدن زیپ لباس، پوست کودک زخمی شود و به او آسیب برسد.

چند راه حل و توصیه برای لباس پوشیدن بچه

موقع پوشاندن لباس کاری کنید که کودک احساس فشار و سختی نکند، بعنوان مثال در تمام مدت با او صحبت کنید و به او بگویید دارید چه کار می کنید:«خب، الان می خوام پیرهنت رو تن ات کنم... می شه این دست ات رو بکنی تو آستین ات؟ آفرین، آهان! حالا اون یکی دست ات و ...» و در حین کار تعریف و تمجید کنید تا مشارکت بیشتری انجام دهد.

بهتر است لباس هایی را برای او انتخاب کنید که پوشیدن و درآوردن اش آسان باشد و بچه ها قادر به یادگیری این کار باشند و به پوشیدن و در آوردن آنها تشویق شوند؛ مثلا بستن کفش های بنددار برای کودکان، سخت است اما اگر سگک کفش چسبی باشد، آنها به تنهایی قادرند کفش بپوشند یا بستن دکمه های فشاری لباس سخت است اما راحت می توانند لباس زیپ دار را بپوشند.

 لباس پوشیدن بچه ها با این راه حل ها آسان می شود

سعی کنید لباس پوشیدن را به شکل بازی و تفریح انجام دهید. او را رها کنید. برای او وقت بگذارید و همیشه بدانید عجله در این کار، او را به نحسی می کشاند و اعصاب تان را بر هم می زند. لباس مناسبی که برا ی اش در نظر گرفته اید از شب قبل مشخص و آماده کنید. هرگز به او نگویید:«امروز چه لباسی می خواهی بپوشی؟» این سوال به نظر کودک نوپا دو معنا دارد: اول اینکه شما نمی دانید او باید چه بپوشد. دوم اینکه لباس پوشیدن باید مطابق میل او باشد.

او هنوز معنای انتخاب را درک نمی کند. در نتیجه شما با شرایطی مواجه می شوید که در اوج سرمای زمستان، او تمایل به پوشیدن لباس تابستانی دارد! برای پیشگیری از این مشکل باید در پایان هر فصل، لباس های فصل را جمع آوری کنید. می توانید به بچه 3 ساله اجازه بدهید از بین لباس های مناسبی که شما برحسب شرایط و فصل در نظر گرفته اید و از میان 3 گزینه ای که پیشنهاد می دهید، یکی را انتخاب کند.

ولی به بچه های کوچک تر که معنای انتخاب را نمی دانند، باید یک پیشنهاد بدهید. در صورتی که به این نکات اهمیت ندهید و مشکل را اصولی و از پایه حل نکنید، لباس پوشاندن به خردسال وقت و انرژی زیادی از شما می گیرد.

پرستار بچه

منبع: موسسه پرستاری مهرگان